جاودانه‌ها

حرفهای پایدار و ماندنی

جاودانه‌ها

حرفهای پایدار و ماندنی

جاودانه‌ها

کُلُّ شَیْ‌ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ؛
همه از بین می‌روند، فقط وجهِ خدا جاودانه است.

اینستاگرام من
Instagram

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان کوتاه درباره عشق» ثبت شده است

شرط عاشقی

دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۰۹ ب.ظ
سالها برای دیدن امام زمان علیه السلام دویده بود، خیلی خودش را این ور و آن ور زده بود، هر کاری که بگویی کرده بود، دعا، مناجات، نذر و نیاز، چله نشینی و غیره...
 
داشت کم می‌آورد و نا امید می‌شد، که به او گفتند: «فلان جا می توانی امام زمانت را ببینی.»
 
مرد با چشم گریان به پارچه سفید روی جنازه، خیره بود حضرت خطابش کرد:
 
 چرا اینگونه به دنبال من می‌گردی و این اذیتها را متحمل می‌شوی؛ مثل این باشید تا من به دنبال شما بیایم؛ و این بانویی است که در دوره‌ی کشف حجاب رضاخانی هفت سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا چشم نامحرمی به اوبیافتد.* 
 
عاشقی را شرط اول ناله و فریاد نیست    تا کسی از جان شیرین نگذرد، فرهاد نیست.
* خانه خوبان، ش28

معشوق فقط یک‌تا

جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۱۶ ب.ظ

روزی مردی هوس باز، زیبارویی را در راه دید. زیبایی دختر سبب شد که مرد به شدت عاشق و خواهان او شود.

 

چون دختر اظهار علاقه او را شنید، خندید و به او گفت: هم اکنون خواهر من از راه می رسد که بسی زیباتر از من است. مرد بوالهوس، چون سخنان دختر را شنید، وسوسه شد و به راه نگریست، اما کسی را ندید.

 

مرد که پی به منظور دختر برده بود، از اشتباه خویش پوزش خواست. دختر بر سر او فریاد کشید و گفت: 

 

سخنان بیهوده می گویی، عاشق راستین، تنها به معشوق خود می‌نگرد و تنها به او می‌اندیشد و دلش از غیر او فارغ است.

عشق به طعم گردو

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۵۱ ب.ظ

شخصی عاشق دختری بود سالیان دراز آرزوی وصال با او را داشت، معشوق پس از چندین سال پیام داد که در فلان مکان، نیمه شب حاضر باشد که برای دیدن تو خواهم آمد .

عاشق بخاطر این خبر قربانی‌ها کرد و به فقرا بخشش و احسان نمود و همان شب در همان مکانی که گفته بود، منتظر ماند؛ ولی خوابش گرفت.

نیمه شب معشوق آمد و او را در خواب دید، مقداری از آستین قبای او برید و چند گردو در جیب او ریخت و رفت؛ یعنی تو هنوز کودک هستی و باید به دنبال بازی باشی، تو را چه به عاشقی؟

پس از ساعتی عاشق از خواب بیدار شد و آستین دریده و گردوها را در جیب خود دید و راز مطلب را یافت.

اگر ما هم عاشقیم باید ببنیم که این ادعا چقدر با معیارهای عشق، مطابقت می‌کند. خدا نکند عشقمان به مهدی (علیه السلام)، مثل عشق گردویی باشد.