دوست در آینهی اشعار
- ۱۲ نظر
- ۲۷ دی ۹۴ ، ۰۱:۱۸
انسان جز ضعف و ناتوانی چیزی ندارد، ابتداى او نطفه و پایانش مردارى بدبو است، روزى او در اختیار دیگرى است، از همان بچگی نه میتواند گرسنگی و تشنگی خود را رفع کند، نه میتواند جلوی ادرار و مدفوعش را بگیرد!
بزرگتر هم که میشود، زیاد فرق نمیکند مگر اندکی. پس به این ظاهر مادیاش اصلاً نمیتوان دل بست که خیلی ناچیز است. نه به چهرهی زیبایش میتواند دل ببندد و نه ثروتش و نه مقامش؛ زیرا همهی آنها چند روزی مهمان انسان است و بزودی از بین میروند.
پس سرمایهی انسان چیست؟ سرمایه اصلی انسان چیزی است مشترک بین همه انسانها که میتواند همین موجود ضعیف را تا آنجا ببرد که حتی فرشتگان مقرب الهی به آنجا راه ندارند. فقط کافی است که انسان زنگار قلب خود را کنار بزند و بهجای پرداختن به شهوات، به این سرمایهای که رایگان در اختیارش قرارگرفته و نامش فطرت است، بنگرد که فرمود:
فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها (روم،30)
پس روی خود را با گرایش تمام به حقّ، به سوی دین کن؛ با همان فطرت و سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. میبینی؟ دینداری اصلاً چیز سختی نیست. هر کس فطرت دارد، علیالقاعده دین هم دارد. البته اگر با زنگارها خود را آلوده نکرده باشد. اگر روی این فطرت، پرده نکشد.
- مسجدنما با اضافات
ماه در آسمان شب خیلی زیباتر از ماه در آسمان روز است. چرا؟
چون سیاهی شب را پشتسر انداخته و نورانیت خود را حفظ کرده و خود را همرنگ شب نساخته است.
انسان هم همین طور است، وقتی سیاهی گناه و ظلم و معصیت و ستم را پشت سر بیاندازد و خود را حفظ کند و نگوید: در شهر نیسواران باید سوار نی شد. و یا گر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو؛ و... آنوقت است که خیلی زیبا میشود.
سید الشهداء علیه السلام و اصحاب باوفای آن نازنین چرا در روز عاشورا اینقدر درخشیدند؟ چون مثل همیشه سیاهی و ظلمت و زشتی را پشت سر انداختند. این بود که زینب کبری سلام الله علیها فرمود:
ما رأیت الا جمیلا
جز زیبایی چیزی ندیدم.
و کسی میتواند اینگونه حرف بزند که زشتیها را پشت سر گذاشته باشد.
سلوک باران، ص70 و عنوان از جاودانهها
میوه فروش جواب داد.
سپس دزد با سؤالات متعدد از قیمت تعداد مختلف، میوه فروش را گیج کرد و پرسید یک دانه چند است؟
میوه فروش پاسخ داد. وقتی صد عدد از آن فلان مقدار است، یک عدد که ارزشی ندارد. دزد گفت: پس همان یک عدد را به من بده و میوه را گرفت و رفت. بعد دوباره این قضیه تکرار شد و میوهی دوّم را گرفت. درباره میوهی سوّم میوه فروش به خود آمد و مانع به تاراج رفتن مالش شد.
خوشا! بر حال آن میوه فروش که در سومین میوه به خود آمد و وای به حال کسی که عمرش را با توجیه «یک شب که هزار شب نمیشود» و امثال این جملات، تقدیم شیطان بکند.
نقل شده از استاد فاطمی نیا
البته اگر وقت تنگ نباشد و چیزی برای سجده کردن که سجده بر آن صحیح باشد، پیدا نکنیم، در آن وقت باید نماز را بشکنی و دوباره بخوانیم.
رجوع شود به توضیح المسائل، ج۱ ،م۶۷۸، م۱۲۱۶، م۱۰۸۴
- نماز را با تکبیرة الاحرام شروع میکنیم و دلیل نامگذاریش به این نام، این است که با گفتن الله اکبر بسیاری از کارها برای ما قدغن میشود؛ مانند خوردن و آشامیدن، حرف زدن و غیره.
- از واجبات نماز بوده و به نظر بسیاری از آقایانِ متخصصِ فقه، جزء ارکان بشمار میرود یعنی انسان اگر از روی عمد و یا فراموشی آن را ترک کند و یا اضافه کند نماز باطل میشود. البته بعضی گفتهاند که اضافه کردن آن از روی سهو اشکال ندارد.
- موقع گفتن الله اکبر و سایر اذکار نماز اعم از ذکر واجب یا مستحب باید بدن آرام و بیحرکت باشد مگر ذکر «بحول الله و قوته اقوم و اقعد».
- باید الله اکبر به عربی صحیح بخوانیم و دو کلمهی الله و اکبر فاصله نیاندازیم.
- اگر در گفتن الله اکبر شک کنیم که آیا درست گفتهایم و یا غلط، اصل بر صحیح بودن است. ولی اگر شکمان این باشد که آیا گفتهایم یا نه، در این صورت چنانچه مشغول خواندن چیزی شدهایم، نباید به شک خود اعتناء کنیم ولی اگر چیزی نخواندهایم، باید تکبیر را بگوییم.
تذکر: نکات فوق بر اساس نظرات امام خمینی و امام خامنهای تنظیم شده است. دوستان میتوانند نظرات مرجع خودشان را در نظرات درج کنند.