جاودانه‌ها

حرفهای پایدار و ماندنی

جاودانه‌ها

حرفهای پایدار و ماندنی

جاودانه‌ها

کُلُّ شَیْ‌ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ؛
همه از بین می‌روند، فقط وجهِ خدا جاودانه است.

اینستاگرام من
Instagram

بازِ پادشاه

سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۰۹ ب.ظ

پادشاهى بازى داشت و به آن سخت علاقه‏‌مند بود و گفته بود اگر کسى خبر مرگش را به من بدهد، خود به مرگش مى‌‏رسد.

 

از قضا باز افتاد و مرد و همه از ترس، سَر به گریبان که چه کنیم و چه نکنیم که این مرگ، مرگى براى ما سبز نکند. رندى از اطرافیان عهده‏دار شد که در برابر جایزه‏اى هنگفت این کار را به عهده بگیرد و خبر مرگ را به شاه برساند.

 

یک روز گفت‌‏وگو از بازهاى شکارى به میان آورد و شاه از باز خود گفت. رند زمزمه کرد: امّا غذا نمى‏‌خورد.

شاه پرسید: چرا؟

و او به آرامى گفت: حتى پرواز هم نمى‏‌کند. شاه گفت: لابد مرده است. رند با شتاب گفت: قربان! من نگفتم، خودتان فرمودید؟!

مربى کسى است که چیزى نمى‏‌گوید، امّا چیزهایى مى‌‏گوید که چنین برداشتى را آسان مى‌‏کند و هدف به دست مى‏‌دهد و آنگاه این هدف را با هدف‌‏هاى دیگر مقایسه مى‌‏کند تا طرف خود رجحان آن را بیابد و آگاهانه انتخاب کند و به سویش بشتابد.

- آیه های سبز، ص136

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۰۰ ق.ظ
 
 
پ.ن: اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است  دنیا برای  از تو نوشتن  مرا کم  است. محمد علی بهمنی

عمر برَف است و آفتاب تموز

دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۳۹ ب.ظ
 

پ.ن: عمر  برَف است و آفتاب  تموز  اندکی ماند و خواجه غَره هنوز. سعدی

رهایی از بندها

دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۵۹ ب.ظ
آیت الله صفایی حائری:
انسان قبل از شروع به حرکت باید آزاد شود 
و از سودها، هواها، تعصب‌ها، عادت‌ها و تقلیدها خود را خلاص کند. 

حدیث داغ انتخاباتی

يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۵۲ ب.ظ

🔴 خیانت به خدا و پیامبر

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: من استعمل عاملا من المسلمین وهو یعلم ان فیهم اولی بذلک منه واعلم بکتاب الله وسنة نبیه فقد خان الله و رسوله وجمیع المسلمین؛

هر کس از مسلمانان کارگزاری را [بر مسئولیتی] بگمارد، در حالی که می‌داند در میان مسلمانان، از او شایسته‌تر و داناتر به کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله وجود دارد، بی‌تردید به خدا و پیامبر او و جمیع مسلمانان خیانت کرده است.

_ الغدیر، ج 8، ص 291.


🔴 چه کسی را انتخاب کنم

شخصی از امام صادق(علیه السلام) پرسید: بین دو حاکم درتردیدم چه کنم؟

- عادل، صادق، فقیه و با تقواترین را انتخاب کن.

اگر به تشخیص نرسیدی؟ ببین افراد متدین به کدام متمایلند؟ اگر نفهمیدی؟ بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر می‌پسندد او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر خشمگین‌شان می‌کند، او را برگزین.

_ اصول کافی جلد 1 ص 68


🔴 خیانت، صد در صد تضمینی

حضرت علی علیه السلام:

هرکس خود را در جامعه بر دیگران مقدم بدارد درحالی که بداند افراد لایق‌تر از او هستند، قطعاً او به خدا و پیامبر و مؤمنان خیانت کرده است.

 الغدیر، ج8، ص291

با دوستان و دشمنان مروت

يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۰۵ ب.ظ
حافظ مى‏‌گوید:

 آسایش دو گیتى تفسیر این دو حرف است 
با  دوستان  مروّت، با  دشمنان  مدارا.
 
ولى فرمان اسلام از این بالاتر است؛ اگر به اسلام نزدیک‌تر مى‌‏شد چنین مى‏‌گفت: با دوستان مروّت، با دشمنان هم مروّت و مردانگى. اینکه اباعبداللَّه در وقتى که دشمنش تشنه است به او آب مى‌‏دهد، معنایش مروّت است، این بالاتر از شجاعت است، همان‏طور که على علیه السلام این کار را کرد. حماسه‌ی حسینی، ج1، ص387

دوست در آینه‌ی اشعار

يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۱۸ ق.ظ
از هر چه می‌رود، سخن دوست خوش‌تر است
پیــــغامِ آشــــنا، نفس روح‌پرور اســت. سعدی

آسایش دو گیتی تفســــیر این دو حرف اسـت
با دوســــتان مــــروت، با دشمنان مدارا. حافظ

ذوقـــی چــنان نــدارد بی‌دوســـت زندگانــــــی
دودم به ســـــر برآمــد زین آتش نهانی. سعدی

گـــر از دوســت چشــمت بــر احســان اوســــت
تو در بند خـــــویشی نه در بند دوســـت. سعدی

دوســت   باشـــد   کســی  کــــه  در  ســختی
باری    از    دوش   دوســـت    بر دارد. شهریار

گـر  مُخیّر  بکنندم  به  قــیامت  که  چه  خواهی
دوست مارا وهمه نعمت فردوس شمارا. سعدی

گر  برود  جان  مــا  در  طلب  وصـــــــل  دوســت
حیف نباشدکه دوست دوسترازجان‌ماست.سعدی

اوقات  خوش  آن بود  که  با  دوست  به  سر رفت
باقی  همه  بی ‌حاصلی  و  بی‌خبری  بود. حافظ

ناز  پرورده  تنعم  نبرد  راه  به  دوســـــت
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد.حافظ

ای  خــواب!  گــردِ  دیده  ســعدی  دگر  مَگرد
یا دیده جای خواب بُوَد یا خیالِ دوست.سعدی

زنده   شود   هر   که   پیش   دوســت   بمیرد
مرده دل است آن که هیچ دوست نگیرد.سعدی

گر  برود   جان  ما   در   طلــبـــ    وصـــل   دوســت
  حیف نباشدکه‌دوست دوستر از جان ماست.سعدی

به  جهان  خرّم  از آنم  که  جهان  خــرّم  از اوست
 عـاشقم برهمه عالم که همه عالم ازاوست.سعدی

دوست آن دانم که گیرد  دست   دوست
در پریشان حـالی و درمـاندگی. سعدی

دمی‌ با دوست‌ در خلوت‌  به  از  صد سال  در عشرت
من آزادی نمی‌خواهم که بایوسـف به زندانم. سعدی

دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است. سعدی