بزرگترین گرفتاری دوران ظهور
بزرگترین گرفتاری مردم، توده احمق و نادانی هستند که در دوران عمر خود، گرفتار بد آموزیهای بیشتر درتعالیم دینی بودهاند و به هدایت بلعم های زمان ، از سر حماقت و نادانی مقابل امام و مقتدای خویش صف آرایی کرده اند. البته این گرفتاری مخصوص زمانی خاص نبوده بلکه در هر دوره ای، جهل و نادانی نقش خود را ایفا کرده است و اذیتهای زیادی را بر هادیان دین روا داشته است . پیامبر - درود خدابر روح پاکش باد - در این رابطه می فرمایند: «ما اوذی احد مثل ما اوذیت؛ هیچ پیامبری مثل من اذیت ندیده است. [1] همه ما می دانیم که اذیت ایشان، بخاطر جهل و نادانی مردم بوده است .
این جهل و نادانی باعث می شود تا مردم در اطاعت از امام خویش به افراط و تفریط بیافتند و خط خود را از امام جدا کنند . در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: «فالراغب عنکم مارق و الازم لکم لاحق و المقصر بحقکم زاهق؛ رویگردان از شما خارج از دین هستند و لکن، ملازم شما به شما می پیوندد و آن که در حق شما کوتاهی کرده، هلاک خواهد شد.» [2]
هادیان دین همیشه بر آن بوده اند که این جهل و نادانی را از مردم بزدایند، بطوریکه گاها برای زدودن جهل، خون خویش را داده اند . در زیارت اربعین می خوانیم: « و بذل مهجه فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیرة الضاله؛ خون خود را تقدیم تو کرده تا انسانها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد.»[3]
اگر هدف امامان قبل، احیای دین و جلوگیری از انحطاط ارزشها بوده است، هدف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز نجات انسانها از بردگی فکری و برداشتن زنجیرهای اسارت از افکار آنان است. و این جهل و نادانی به مراتب بیشتر از سایر دوره ها می باشد .
امام صادق علیه السلام در تحلیل روزگار سخت ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میفرمایند: «آزاری که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به هنگام ظهور از جاهلان آخرالزمان میبیند، بسیار دشوارتر از آزار و اذیتی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از مردم جاهلیت دید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به میان مردم آمد، در حالی که ایشان سنگ و صخره و چوب و تختههای تراشیده را میپرستیدند، اما قائم ما که قیام کند، مردمان، همه از کتاب خدا برای او دلیل میآورند و آیههای قرآن را تأویل و توجیه میکنند». [4]
[1]- کنز العمال، ج3، ص 130
[2]-زیارت جامعه کبیره ، مفاتیح الجنان
[3]-زیارت اربعین، مفاتیح الجنان
[4]- الغیبه، نعمانی، ص ۲۹۷
خوشا آنان که با عزت ز گیتی
بساط خویش برچیدند و رفتند
ز کالاهای این آشفته بازار
شهادت را پسندیدند و رفتند