جاودانه‌ها

حرفهای پایدار و ماندنی

جاودانه‌ها

حرفهای پایدار و ماندنی

جاودانه‌ها

کُلُّ شَیْ‌ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ؛
همه از بین می‌روند، فقط وجهِ خدا جاودانه است.

اینستاگرام من
Instagram

دو نکته‌ی مهم درباره‌ی ربا

سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۴۷ ب.ظ

۱. در هفت آیه از قرآن کریم تعبیرهای شدیدی درباره‌ی ربا بکار رفته است که درباره هیچ گناهی دیده نمی‌شود، گناه ربا از جمله گناهانی است که در قرآن۱وعده‌ی عذاب جاودانی داده شده است، بنابراین از گناهان کبیره می‌باشد.

۲. تحریم ربا جزء مسلمات تمام فرق و مذاهب اسلامی است و کسی در آن تردید ندارد، هر چند بعضی از ادیان مانند یهودیت و مسیحیت دایره‌ی ربا را تنگ تر کرده‌اند.

امام رضا که سلام خدا بر او  باد، می‌فرماید: بدان که ربا، حرام و از گناهان کبیره است و خداوند بر آن  وعده‌ی آتش داده است، پناه مى بریم به خداوند از ربا. ربا را همه پیامبران و همه کتابهاى آسمانى حرام کرده‌اند۲.

۱. بقره، ۲۷۲.  ۲. میزان الحکمه ج4، ص۳۵۴

شک در رساندن آب به زیر انگشتر

يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۴۰ ب.ظ

لازم نیست انسان موقع وضو، انگشتر خود را در بیاورد، همین که اندکی انگشتر را در دستش چرخاند و یقین کرد که آب به زیر آن رسید، کفایت می‌کند. 

اگر بعد وضو شک کرد که آب زیر آن و هر مانع دیگر رسیده یانه، چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسیدن آب به زیر آن نبوده یعنی توجه نداشته که مانعی در اعضای وضو هست و باید آب را به زیر آن برساند، نظر امام۱ و مقام معظم رهبری۲ این است که باید دوباره وضو بگیرد.

لازم به ذکر است در اینجا نظرات دیگری هم  وجود دارد که کابران محترم باید به رساله مرجع تقلیدشان مراجعه کنند.

۱. رساله آموزشی ج۱ص۶۱ ۲. توضیح المسائل مراجع، ج۱ص۱۷۸

طبیعت در روایت

جمعه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۵۱ ب.ظ

 امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: کشاورزی و درختکاری کنید؛ به خدا قسم! آدمیان کاری حلال‌تر و پاکیزه‌تر از آن نکرده‌اند. بحار الانوار ج۱۰، ص ۳۶۸

امام صادق علیه السلام فرمودند: زندگی جز با سه چیز خوش نمی‌شود: هوای پاک، آب فراوان و گوارا و زمین نرم و آماده زراعت. تحف العقول، ص۳۲۰

پیامبر صلی الله علیه و آله :نخل را نسوزانید و آن را در آب غرق نکنید. درخت بارور را قطع نکنید و زراعت را به آتش نکشید؛ زیرا شما نمی‌دانید، شاید در آینده به آن نیازمند شوید. کافی، ج۵، ص۲۹

امام کاظم علیه السلام: سه چیز دیده را روشنى می‌بخشد: نگاه به سبزه، نگاه به آب جارى و نگاه به صورت زیبا. الخصال ص۹۲

سیزده نوروز؛ خرافه یا واقعیت

پنجشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۴۸ ب.ظ

پادشاهی در ایران زمین در روز سیزده نوروز (سیزده بدر) در صحرای سبز و خرم خیمه‌ای برپا می‌کند و این کار را چند سال متوالی انجام می‌دهد و مردم ناآگاه به مرور چیزهایی خرافی برای این روز درست می‌کنند، در نتیجه این مراسم در ایران به صورت سنت در می‌آید. بنابراین این روز با روزهای دیگر هیچ فرقی ندارد. (نظرات را هم ملاحظه کنید)

محروم کردن یا نکردن؛ مسئله این است

شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۴۹ ب.ظ

انسان تا زمانی که زنده است، اختیار اموالش دست خودش می‌باشد ولی وقتی مُرد، اختیار اموال از دستش خارج می‌شود و به مقداری که در فقه مشخص شده بین ورثه تقسیم می‌شود. البته یک سوم اموال را می‌تواند در زمان حیات وصیت و تکلیفش را مشخص کند؛ مثلا بگوید بعد از مرگ من به جایی بدهید و یا به فلان فرزندم ندهید.

بنابراین در غیرِ یک سوم پدری حق ندارد فرزندی را از ارث محروم کند و یا اموالش را بین فرزندان تقسیم کند مگر اینکه طبق قرارداد شرعی مانند فروش یا هدیه و غیره به شخص خاصی انتقال دهد.

نکته: فروش و یا هدیه‌ی اموال در زمانی که یقین دارد، می‌میرد و یا در مرض موت است، صحیح نیست و در غیر آن موارد هم فروش یا هدیه‌ی تمام دارائی تبعاتی دارد که بر عاقلان پوشیده نیست.

از چه کسی حاجت نخواهیم

جمعه, ۶ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۱۰ ب.ظ

تا حدّ امکان چیزی از دیگران طلب نکن اگر یک وقتی مجبور شدی چیزی از دیگران بخواهی از کسی بخواه که دست ردّ به سینه‌ات نزند.

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: لا تَسأل مَن تخافُ أن یَمننَعَک؛ حاجت نخواه از کسی که می‌ترسی حاجتت را برآورده نکند. منتخب میزان الحکمة، ح2901

صدای شکستن گردوها

يكشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۳۰ ب.ظ

برخی کار خیر می‌کنند و دوست ندارند کسی از کارش باخبر شود؛ چون بقول شهید آوینی همه‌ی اجرها در گمنامی است. امّا برخی وقتی یک کاری می‌کنند و شاید هم آن کار وظیفه‌شون است، اما با این حال جار می‌زنند و هر جا می‌نشینند یاد‌آوری می کنند که ما فلان کار را انجام دادیم و اگر رسانه‌ای یا روزنامه‌ای یا سایتی آن را تیتر اولش قرار نداد، ناراحت می‌شوند. به این گونه افراد باید بگوییم که شما اگر کار را برای خدا انجام دادید، مطمئن باشید که خدا صدای این کار خیر را می شنود، گویند: روزی مردی بهلول را دید. چند عدد گردو به او داد و گفت: این گردوها را بشکن و بخور و برای من دعا کن. بهلول گردوها را شکست و خورد و دعایی هم نکرد.

مرد متعجب شد و پرسید: گردوها را خوردی نوش جانت، ولی نشنیدم دعایی بکنی؟ بهلول گفت: اگر گردوها را برای رضای خدا به من داده‌ای، مطمئن باش خدا صدای شکستن گردوها را می‌شنود.