جاودانه‌ها

حرفهای پایدار و ماندنی

جاودانه‌ها

حرفهای پایدار و ماندنی

جاودانه‌ها

کُلُّ شَیْ‌ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ؛
همه از بین می‌روند، فقط وجهِ خدا جاودانه است.

اینستاگرام من
Instagram

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان کوتاه درباره رضای خدا» ثبت شده است

صدای شکستن گردوها

يكشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۳۰ ب.ظ

برخی کار خیر می‌کنند و دوست ندارند کسی از کارش باخبر شود؛ چون بقول شهید آوینی همه‌ی اجرها در گمنامی است. امّا برخی وقتی یک کاری می‌کنند و شاید هم آن کار وظیفه‌شون است، اما با این حال جار می‌زنند و هر جا می‌نشینند یاد‌آوری می کنند که ما فلان کار را انجام دادیم و اگر رسانه‌ای یا روزنامه‌ای یا سایتی آن را تیتر اولش قرار نداد، ناراحت می‌شوند. به این گونه افراد باید بگوییم که شما اگر کار را برای خدا انجام دادید، مطمئن باشید که خدا صدای این کار خیر را می شنود، گویند: روزی مردی بهلول را دید. چند عدد گردو به او داد و گفت: این گردوها را بشکن و بخور و برای من دعا کن. بهلول گردوها را شکست و خورد و دعایی هم نکرد.

مرد متعجب شد و پرسید: گردوها را خوردی نوش جانت، ولی نشنیدم دعایی بکنی؟ بهلول گفت: اگر گردوها را برای رضای خدا به من داده‌ای، مطمئن باش خدا صدای شکستن گردوها را می‌شنود.